بنام خداوند مهربان
در روز چهارم شعبان سال ۱۳۳۴هجری قمری مطابق با سال ۱۲۹۷هجری شمسی ، خداوند جلوه ایاز رحمتش را با تولد یکی از اولیاء خاصش در شهر تبریز منطقه آذربایجان ایران نشان داد.
حضرت علّامه حسن مصطفوی دورانِ کودکی را در شهر تبریز در محضرِپدر بزرگوارش آقا شیخ عبدالرّحیم زندگی کرد .
پدرش آقا شیخ عبدالرّحیم فرزند شیخ مصطفی از دانشمندانِ شهر و مشهور به زهد و تقوی بوده است .
نقل میکنند که او دارای روحیه ای بسیار لطیف و صاف ، و با اینکه از نظر علمی صاحبِ رأی ولی همیشه در سکوت و تواضع کامل به مردم خدمت میکرده است ایشان از آن زمان تا پایانو چـون از نظـر مالی در شرایط بسیار خوبی بوده است کمک های زیادی هم به آشنایان داشته است .
چندین حاشیه نویسی و توضیحات و تحقیق و بررسی در خصوص کتب اساسیِ فقه و اصول اسلامی از ایشان ، بیانگر قدرت و تسلّطِ علمی او در آن حیطه میباشد . او انسانی کاملاً معنوی و قابلِ احترام در میان مردم بوده و در سن پنجاه و هفت سالگی مرحوم شده است .
مادرش فاطمه و مادر بزرگش از سلسله ساداتِ صحیح النّسب و جلیل القدرِ تبریز بوده است .
دوران دبستان و دبیرستان را بصورت فوق العاده و استثنائی در شهر تبریز ایران گذراند و در ضمن ، شروع به دروس ادبیّات عربی و علوم پایه اسلامی نمود .
بعد از مدت کوتاهی از بدو ورود به مدرسه ، اولیای مدرسه متوجّه شدند که وی دارای هوش و استعداد استثنائی و عالی میباشد بطوریکه دروس مدرسه را براحتی و آسانی چند کلاس و مرتبه را در یکسال میگذراند .
در ضمن دروس مدرسه و اخذ دیپلم ، شروع به دروس ادبیات عربی و علوم اسلامی نمود که در سنّ پانزده سالگی تا پایان کتاب رسائل و مکاسب که قسمت مهمّی از علوم دینی میباشد را به پایان رسانیده و سپس در سالهای بعد در دانشکده الهیّات تبریز (معقول و منقول) موفق به اخذ لیسانس و سپس دکترای الهیّات گردید .
از سنّ شانزده سالگی تا بیست و سه سالگی را در قم و از بیست و سه سالگی تا بیست و پنج سالگی را در نجف اشرف به تحصیلات علوم دینی و اسلامی مشغول گشت .
سپس مجدداً به قم مراجعت و به مدت یکسال به تدریس تفسیر قرآن و علوم مرسومه مبادرت فرمود و در بیست و شش سالگی به تهران عزیمت و در همان سال ازدواج نمود .
در تبریز از اساتیدِ مُبرّز و توانمندی چون آقا شیخ علی اکبر اهری و جناب عمو زین الدّینی و در قم از آیت الله حجّت کوه کمره ای در فقه و اصول و در نجف از آیت الله آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی در فقه و از آیت الله آقا میرزا حسین نائینی در اصول و از آیت الله آقا شیخ محمّد حسین اصفهانی هم در فقه و اصول ، استفاده نمود . ایشان فرموده بودند که سیّد (آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی) شخصِ بزرگ و انسانِ بی نظیری بود .
ایشان در سنّ بیست و شش سالگی در ضمن اینکه دارای دکترای الهیّات بوده به عالیترین مرتبه و درجه اجتهاد نائل گردیده که توسط مراجع و دانشمندان و بزرگانِ آن زمان نظیر آیت الله آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی گواهی گردیده بود .
او به چهار زبان تسلط کامل پیدا کرد : ترکی ، عربی ، فرانسوی ، عبری .
وقتی در تهران اقامت نمود بعضی از بزرگان آن زمان ، مخصوصاً آیت الله بروجردی مُصرّانه از ایشان تقاضا نمودند که جهت تدریس به قم مراجعت فرماید ولی ایشان نپذیرفته است .
ایشان زندگی اش را از درآمد تألیف و نشر کتاب ها و نوشته هایی که تألیف میفرموده میگذرانده است .
اکثر علما و دانشمندان و اساتید دانشگاه وقتی متوجّه میشوند که چنین شخصیّتی در شهر تهران سکونت دارد و روزانه دو ساعت یعنی ده تا دوازده صبح در محل دفتر انتشارات تشریف می آورد ، در آنجا حاضر گردیده و از ایشان استفاده های علمی و معنوی مینمودند .
ایشان از آن زمان تا پایان عمر مبارک و شریفش را اکثرا در تهران زندگی فرموده است .
از دوستانِ معنویِ ایشان در آن زمان ، یعنی از سنّ بیست تا حدود سی سالگی بدین شرح مختصر میتوان نام بُرد :
- انسان کامل و عارف بزرگ حاج ملّا آقاجان زنجانی . که ایشان در شهر زنجان ایران زندگی میکرده و از نظر معنوی بسیار شخصیّت قوی و بزرگی بوده است .
- استاد و عارف فرزانه حاج میرزا جواد آقا انصاری همدانی . که خود از علاقه مندان حاج ملّا آقاجان زنجانی هم بوده و در شهرهمدان ایران زندگی مینموده و شخصیّت والامقامی بوده است .
- جناب حاجی محبوب . که ایشان اصلیّتش از آفریقا ولی ساکن شهر تهران بوده و کاملاً ناشناخته و مُرتاض بوده است .
- جناب آقا شیخ نورالدّین خراسانی . که ایشان هم ناشناخته و مُرتاض بوده و ضمناً در علوم غریبه هم استاد و در شهر مشهد ایران ساکن بوده است .
هر یک از این بزرگان دارای فضائل و کراماتِ خاص و انسان های والا مقام و معنوی و خارق العاده ای بوده اند .
و این عالی مقامان اگرچه از نظر سِنّى به مراتب بزرگتر از حضرت علّامه بوده اند ولی با احترام و ادب خاصی با ایشان ملاقات و یا تماس داشته اند ، بعنوان مثال در نامه ای از جناب حاج ملا آقاجان به حضرت علّامه که در آن زمان علّامه حدود سی سال داشته اند خطاب کرده و با این جمله شروع کرده است که “فدایت شوم” .
مطمئنا” و بر اساس شواهد و قرائن اساتید معنوی علّامه مصطفوی فقط و بطور مستقیم امامان معصوم (ع) بوده اند و لاغیر . بـدون تـردید او ارتباط مستقیم معنـوی با پیامبــر اسلام (ص) و اولادش (ع) و همچنین ارتباط با عالـم غیـب و شهـود داشته است که این معنى کاملا” از نوشته های او قابل درک میباشد . افکار و ادراک نورانی و عمیق و حقیقی او ، بدون این نوع ارتباط امکان ندارد .
علامه مصطفوی دارای تألیفات و نوشته هایی بیش از هفتاد جلد کتاب میباشند .
نوشته های ایشان در زمینه های مختلف علوم الهی است :
– تحقیق در واژه ها و لغات قرآن .
– تفسیر قرآن و کلمات خداوند بطوریکه تمامی کلمات خداوند ، منظور و معنای واقعی و حقیقییش مشخص و روشن شده است و تمامی احتمالات و معانی و تفاسیر سست مردود شناخته شده است .
– تاریخ اسلام .
– تحقیق راجع به زندگانی و فرمایشات و سیره و روش امامان معصوم (ع) .
– تحقیق راجع به دیگر ادیان الهی .
– علم کلام .
– علم رجال .
– علم اخلاق .
– عرفان و سیر و سلوک .
– حقایق و معارف الهی .
او انسانی کامل و محقّقی بزرگ و دانشمندی متواضع میباشد که هیچگاه نخواست که شناخته شود و دانشمندان و محقّقین او را فقط بعنوان دانشمند و محقّقی معنوی میشناسند .
اولین کتابی که تألیف فرموده اند بنام رهنمای گمشدگان در سن بیست و چهار سالگی بوده است ، که یکی از بهترین کتاب های عرفانی در سیر و سلوک میباشد .
هیچیک از مطالب و موضوعاتی را که در نوشته هایشان بیان فرموده اند در طول زمان های قبل و بعد تغییری نداشته و نکرده است یعنی آنچه را که در نوشته های تحقیقی و عرفانی مرقوم فرموده اند در پنجاه سال قبل در نوشتن اولین کتاب یعنی رهنمای گمشدگان همچنان بوده است و همان معانی و مبانی بیشتر و به نوعی دیگر توضیح داده شده است و این نشانگر کرامتی است بس بزرگ از ایشان ، چون حقایق و معارف واقعی تغییر ناپذیر است و مهم اینست که چشم معنوی یافت شود که ببیند و بدرستی مشاهده فرماید .
مطالبی که در نوشته های ایشان مشهود است ، موضوعاتیست که مورد نیاز تمامی نسل بشریت میباشد خصوصاً آنانی که در پی کشف حقایق و بهتر زیستن معنوی و شناخت پیدا کردن به عالم خلقت و هستی میباشند .
حقایقی که در تمامی ادیان الهی به نوعی وجود دارد و هر انسان موجودی میباید بدانها معرفت و شناخت پیدا کند . مفاهیم و حقایقی که بجز مرتبطان با عالم غیب و شهود ، برای هیچکس قابل فهم و رویت نیست .
روح ، عالم برزخ ، عالم ملکوت ، عالم جبروت و نحوه ارتباط انسان با این عوالم و اصولاً چگونه زیستن و سیرِ انسان در عوالم معنوی و یا آسمان ها و برجهایی که در آنست که خداوند به آنها قسم یاد میکند و صدها حقایق و معارف مهم و اساسی دیگر که توضیح دادن راجع به آنها فقط از اولیای خداست . چرا که اگر کسی بخواهد توضیح دهد اساساً باید به شهود و معرفت ببیند تا توانِ بازگویی داشته باشد .
تمامی نوشته های ایشان اینگونه با معرفت و حقیقت میباشد .
ایشان در مقدمه کتاب رساله لقاء الله در منازل سیر و سلوک فرموده اند: آنچه را که خود درک کرده و به یقین حق دیده ام در این کتاب اظهار نموده ام و یا در مقدمه تفسیر روشن فرموده اند: چطور انسان میتواند بدون ارتباط با عالم غیب و معنی ، کلام خداوند را تفسیر نماید . (نقل مفهومی)
تمامی واژه ها و مفاهیم و حقایق کلام خداوند بصورت قطعی و محکم و مستدل بیان شده است که متفاوت از تمامی تفاسیری که تا به حال نوشته شده است میباشد .
کلام و نوشته های او مستقیما به قلب انسان مینشیند و حالت درونی هر انسان علاقمند به واقعیات را دگرگون مینماید .
او که وجود مبارکش تا دهه هشتاد در این دنیا زندگی فرمود ، هیچگاه اقدامی جهت معرفی خود ننمود و حتی هیچ تصویر و عکسی در زمان حیاتش از ایشان منتشر نشد و همیشه می خواست که بی نام زندگی کند .
البته بسیار اندیشمندان و محققان و اساتید بزرگ تا مردم عادی در ایران و کشورهای عربی و دیگر ممالک که با نوشته های ایشان تکامل پیدا کرده و از آنها استفاده نموده اند و ما در این فرصت از تمامی کسانی که با عشق و محبت خالصانه ، ما را در نشر آثار ایشان تشویق نموده اند صمیمانه تقدیر و تشکر می نماییم .
اکنون ما یعنی گروه مرکز نشر آثار علامه مصطفوی ، یعنی کوچکترینی که همه علاقمندان به معارف الهی را از هر نظر از خویش برتر میدانیم تشخیص داده ایم که نوشته ها و تالیفات این بزرگوار مرد الهی را نشر و تبلیغ کنیم تا در حد توان بتوانیم سهم کوچکی در نشر حقایق و معارف الهی داشته و خدمت به مردم نماییم ، البته ما کوچکتر از آنیم و یا با صراحت بگوییم که لیاقت آنرا نداریم تا حتی اسم مبارک این وجود الهی را ذکر کنیم ولی بهرحال این اقدام را نموده ایم و بسیار خرسند خواهیم بود که تمامی محققان و دانشمندان و صاحبنظران و حتی اشخاص عادی ما را در این مسیر راهنمایی فرمایند تا بهتر بتوانیم در اشاعه فرهنگ الهی گامی برداریم .
روایت در کرامات این مرد الهی بسیار منقول است یعنی هر کسی که به هر میزان با ایشان در ارتباط بوده ، ناقل و شاهد کراماتیست و ما مجموعه این مرکز که سعادت نشر آثار ایشان نصیبمان گردیده است امیدوار به دعای او هستیم .
او نیازی به این تعریف ها ندارد بلکه اینگونه اشخاص در طول تاریخ همیشه از تعریف گریزانند و بدیهیست که ایشان که عمری را بدون نام و نشان زندگی فرموده ، طبیعتا این تعریف ها برایشان خوشایند نبوده و هیچگاه نخواسته است و ما بر اساس تشخیص و عمل به وظیفه الهی اقدام به نشر آثار و توسعه افکار نورانی این مرد الهی نموده ایم .
علّامه مصطفوی در تاریخ نوزدهم جمادی الاول ۱۴۲۶ مطابـق با بیست و ششم جون ۲۰۰۵ حدود ساعت ۱۴:۳۰ بعد از ظهر یکشنبه در منزلشان در تهران وفات فرمود و در مهمانی بزرگی که از طرف خداوند دعوت شده بود شرکت نمود .
به وعده خداوند او همیشه زنده است و آثارش هدایتگر و حیات بخش نسل های پیاپی و مختلف در جهان میباشد .
مرقد مطهرش در شهر قم ایران ، زیارتگاه رهروان و شیفتگان مکتب پیامبر بزرگ اسلام و اهل بیت (ع) میباشد .
ما مصمم هستیم که به یاری خداوند نوشته های ایشان را به زبانهای مختلف ترجمه و منتشر نماییم و به همین منظور این مرکز در لندن و قاهره ثبت گردیده و در این زمینه فعالیت مینماید .
خیلی صاف و بی پرده و به دور از سخن پروری با شما عزیزان و مخاطبان گرامی ، قلم زده و صحبت نمودیم و از خداوند کریم برای همگیمان توفیق آرزومندیم .